دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

عزیز این شب ها

وقتی کسی پیش خدا عزیز باشد، خدا همه جوره عزیزش میدارد!
وقتی کسی کاری کرده باشد که پیش خدا عزیز شده باشد، خدا هم کاری می کند تا نزد خلق برای همیشه عزیز باشد.
وقتی کسی همه چیزش را برای خدا داده باشد، خدا هم در همه چیزش نشان خود را میگذارد. در یادش، در غمش، در گریه اش، در نامش، در تـُربتش... همه جا نشانی می گذارد تا همه بدانند این عزیز خداست...
آن وقت، در هر لحظه و زمانی که عظمت داشته باشد، یاد کردنش را ارج نهاده!
در همه ی روزها و شبهای عزیز خدا، رد نام او را می بینی!
رجب، شعبان، رمضان... اولش، نیمه اش، آخرش... شبش، روزش... قدر، قدر، قدر...
هرچه بالاتر، بیشتر!
آنقدر که برترین اعمال می شود؛
و همواره می درخشد، نامش!

 

 

پی نوشت:
دوستی پرسید: چرا در اعمال این شب ها و روزها (ازجمله شب پانزدهم و روز پانزدهم رجب) اینقدر به زیارت امام حسین علیه السلام تاکید شده؟!

طلسم ِ کـــــــــــــش!

نمی دانم این پروژه چه طلسمی است که با ورد آلوهومورا1ی هری پاتر هم شکسته نمی شود. هرکاریش می کنم تمام نمی شود. لامسّب* هی کش می آید! البته گفتنی است سرعت من هم از یک لاک پشت زخم خورده بیشتر نیست!

(* عفت کلام چیز خوبی است اما هرچقدر فکر کردم دیدم برای یک پروژه «مذهب» محلی از اعراب ندارد که حالا لامذهب خیــلــی فحش باشد. یه خورده چرا!)

 

راستش از اول بنا بر همین بود اما یهو وسطش بچه ها رفتند سراغ پروژه اسبق. من هم چون اصلا اعصاب مصاب آن پروژه را نداشتم و به چند دلیل دیگر از گروه جدا شدم و تصمیم گرفتم بار آن را به تنهایی بر دوش بکشم. بنابراین فاینیت اینگانتاتم۲ گویان عزمم را جزم کردم و تصمیم گرفتم از هیچ جنبنده ای در این راه نترسم!

و البته نترسیدم. اما خوب... مشغله است دیگر!!

 

فکر کنم عاقبت موقع تحویل پروژه مجبور شوم از ورد ایمپریو۳ استفاده کنم، تا این استاد فهیم بسیار خندان، چیز دیگری بهش اضافه نکند. البته اگر قبل از آن با  آواداکداورا۴ خودکشی نکرده باشم!

 

خدایش بیامرزد هری پاتر را. البته هنوز کتاب شیش و فیلم چهار سعادت پیدا نکرده اند بخوانم و ببینمشان. گفتم که. فعلا مشغول هستم!

 


۱. آلوهومورا: ورد باز کردن قفل
۲. فاینیت اینگانتاتم: ورد خنثی کردن بعضی از افسون ها و بازگرداندن به حالت اولیه
۳. ایمپریو: وردی که باعث می شود فرد هر کاری که ما می خواهیم انجام دهد.
۴. آواداکداور: نفرین مرگ

مقایسه سرویس های وبلاگ (۲)

یکی از مهم ترین مواردی که در مقایسه بین سرویس های وبلاگ مطرح می شود، استفاده از سرویس های وبلاگ خارجی یا ایرانی است. مشخصا در این میان سرویس های وبلاگ خارجی مانند بلاگر و وردپرس دارای برتری هایی است که در سرویس های وبلاگ ایرانی مشاهده نمی شود. مانند اختصاص فضای اختصاصی برای آپلود، امکان خصوصی کردن وبلاگ، امکان انتقال پست ها به طور کامل از یک وبلاگ دیگر و ...
اما از جهاتی شاید مقایسه میان سرویس بلاگ خارجی و ایرانی چندان صحیح نباشد. به قول ایشان در این مقاله حمایت شرکت های بزرگ از سرویس های وبلاگ، نامحدود بودن امکانات سخت افزاری و نیروی انسانی و ده ها دلیل دیگر باعث موفقیت در ارائه خدمات و پشتیبانی کامل این سایتها به کاربران شده است.
به عنوان مثال Barry Abrahamson مدیر تیم وردپرس می نویسد:

Since WordPress.com broke 10 million pageviews today, I thought it would be a good time to talk a little bit about keeping track of all the servers that run WordPress.com, Akismet, WordPress.org, Ping-o-matic, etc. Currently we have over 300 servers online in 5 different data centers across the country


این مطلب اشاره می کند که وردپرس با عبور از سقف ده میلیون بازدید صفحه، بیش از سیصد سرور اختصاصی و فعال در اختیار دارد. بیش از سیصد سرور در پنج دیتا سنتر مطرح آمریکا! این تعداد تقریبا بیش از صد برابر (یا حتی صد و پنجاه برابر) امکانات سخت افزاری بزرگترین سایت های فارسی است و چه بسا برابر بضاعت کل تجارت هاستینگ ایران باشد.۱


بنابراین بهتر است مقایسه را در میان سرویس های خارجی و ایرانی به طور جداگانه انجام دهیم.
دو سرویس معروف که استفاده ی آنها اکنون در ایران متداول تر از دیگر سرویس هاست، بلاگر و وردپرس است. هر دو سرویس چند ماهی است که پشتیبانی نسبتا کاملی از زبان فارسی ارائه داده اند و همین باعث محبوبیت بیشتر آنها در میان کاربران ایرانی شده. هرچند تفاوت زیادی میان سرویس های ارائه شده در این دو سایت وجود ندارد، اما بد نیست نگاهی به مقایسه امکانات آنها بیندازیم:

  • هر دو مالتی بلاگ هستند یعنی یکنفر میتواند تعداد نامحدودی وبلاگ را به ثبت برساند. در بلاگر کلیه وبلاگها در یکجا و در پنل مرکزی قابل اداره هستند. در وردپرس هر وبلاگ بصورت جدا مدیریت میشود.
  • هر دو مالتی یوزر هستند یعنی یک وبلاگ میتواند چند نویسنده داشته باشد. در ورد پرس باید کاربر دارای وبلاگ در وردپرس باشد تا بتواند در وبلاگ دیگری هم بنویسد. بلاگر هیچ محدودیتی در این زمینه تحمیل نمیکند.
  • ورد پرس امکان هیچگونه کنترل کد صفحه را به وبلاگنویس نمیدهد. تغییرات CSS فقط با ارتقاء حساب کاربری و پرداخت سالیانه مبلغ 15 دلار ممکن است. در بلاگر، وبلاگنویس حاکم مطلق است و هر تغییر قابل تصوری ممکن است. به غیر از تغییر در کدهای صفحه، امکانات اضافه تری نیز وجود دارد که بدون نیاز به ورود به قسمت ویرایش، بسیاری از پارامترهای صفحه را مانند رنگ، اندازه و نوع فونت قسمت های مختلف صفحه از جمله لینکها، پشت زمینه و... را میشود با یک کلیک تغییر داد.
  • در ورد پرس میشود صفحات استاتیک ساخت و این صفحات جزئی از وبلاگ و زیر شاخه آن محسوب می شوند. صفحاتی مانند معرفی و غیره. در بلاگر می شود هر وبلاگ را به هر صورت ممکن از جمله استاتیک استفاده کرد. مانند صفحات معرفی ، صفحاتی که از آن به صورت فتوبلاگ استفاده کرد و غیره. به هر صورت این صفحات زیر مجموعه وبلاگ قبلی نیست و در رنکینگ یک وبلاگ محاسبه نمی شوند.
  • در فضای اختصاص داده شده به آپلود فایل، ورد پرس محدودیت 50 مگابایت را دارد و برای فضای اضافه تر تا حد یک گیگا بایت باید سالیانه 20 دلار پرداخت. در بلاگر هر وبلاگ تا حد یک گیگا بایت امکان آپلود مجانی دارد. تصاویر در سرور پیکاسا ذخیره و امکان اسلاید شو در پیکاسا و یا وبلاگ فراهم است. هر دو امکان آپلود فایل های Gif, Jpg,PNG را می دهند. ورد پرس اضافه تر از اینها امکان آپلود فایلهای Doc, PDF , و پاور پوینت را هم می دهد. در عوض بلاگر اضافه بر 3 فرمت مشترک، امکان آپلود Tif ,BMP را می دهد.
  • در قسمت کامنت هر دو سیستم امکان بازبینی قبل از انتشار کامنت را میدهند. هردو مکانیزمهائی برای کنترل اسپم دارند. امکان دیدن آی پی نظر گذارنده کننده در وردپرس وجود دارد که این امکان در بلاگر موجود نیست. در وردپرس امکان ویرایش نظریات وجود دارد که بلاگر چنین امکانی را نمیدهد. ظاهر قسمت نظرات و سهولت استفاده نیز در وردپرس بیشتر است.
  • در وردپرس از تاریخ فارسی فعلا نمیشود استفاده کرد. در بلاگر با اضافه کردن کد میشود تاریخ فارسی داشت.
  • در وردپرس میشود یک پست را پسورد گذاشت و یا خصوصی کرد. این امکان در بلاگر وجود ندارد.
  • در بلاگر امکان تعریف یک پانویس همیشگی برای پستها و همینطور فیدها وجود دارد. وردپرس این امکان را ندارد.۲

البته نکات زیادی وجود دارد که می توانید مقایسه نسبتا جامعی را در اینجا بخوانید.

 

به طور کلی تفاوت محسوسی از لحاظ ارائه امکانات و  سرعت میان بلاگر و وردپرس وجود ندارد و استفاده از آنها بیشتر سلیقه ای است. بلاگر یک سرویس شناخته شده در کل جهان است و تحت حمایت شرکت بزرگی مانند گوگل است، که هنوز هم بزرگترین بازار تجارت جهانی اینترنت را در اختیار دارد و وردپرس سرویسی جدید و جذاب است که راحتی استفاده در آن کاربران زیادی به سمت خود جذب کرده. بنابراین نمی توان ادعای قاطعی برای برتری یک سرویس کرد. هردو رو به گسترش هستند و هر روز به امکانات و کاربران خود می افزایند. ولی چیزی که مهم است این است که در نهایت هر دو اجنبی هستند!!!


۱. منبع: سایت خبری وبنا

۲. به نقل از این وبلاگ

 

دل گیجه

من لول لول بودم،
آری،
ملول
بودم!۱


البته الان خوب شدم. شکر خدا دیگر ملول نیستم. ملالی هم نیست جز دوری بلال! خیلی وقت است نخورده ام. از وقتی این کروشه ها را گذاشته ام. یک جعبه موم هم داده که درد را التیام دهد. زکّی خیال باطل! هربار می روم با چشم های تنگ شده می گوید: توووو... بعد چشم هایش گشاد می شود و ابروهایش می پرد بالا: آو! سلام خانم ....!

آن یکی که دیگر بدتر. پنجاه دفعه اقلا پرسیده: تو ازدواج نکردی دخترم؟! یکبار خواستم بگویم: نه درست عین تو. که حالت ناخوش است و احیانا عقده هم داری.

حالا مهم نیست کی تمام شود، مهم این است که یکی در میان سیاه و سفید نشود.

داشتم می گفتم دیگر ملول نیستم. این شب ها طوفان های خوبی می آید. می آید، می شورد، می برد. گرم و سرد. آن وقت تازه آماده می شود برای خالص شدن. بعد صبح می شود. صبح هایی که آفتاب طلوع می کند! بله... من مطمئنم بعضی صبح ها آفتاب طلوع نمی کند.

می گفتم. دیگر ملول نیستم. دیگر به پای تاریکی زمان، اشک نمی ریزم. دیگر دلی نیست. حرف از دل هاست. این روزها بهتر است.

می گفتم. آن وقت ها – درست همان وقت ها که سیماب صبحگاهی از سربلندترین کوهها فرو می ریخت۲- برخاستم. چشمم را به روشنایی گشودم. حالا گرم است. روشن است. همه چیز خوب است. قلبم می تپد. نبضم می زند. همه چیز درست کار می کند!

فقط،

باید فکری برای جدایی کرد.

 

۱و۲ : شعر از حمید مصدق

تـبـرّک

بانوی آسمانی ِ زمین ما،‌ سلام!

ممنون که آمدی و نشانمان دادی خوبی و پاکی چقدر بی انتهاست!

 

میلاد بانوی دو عالم مبارک

اتحاد به نفس!


1. چند وقت پیش وقتی خانم ک. پرسید: می توانی کامپیوترهای اینجا را لـَن بکنی یا نه؟ در حالی که سعی میکردم بلاهتم را پنهان کنم گفتم: لن؟! پووووف! البته که بلدم! و این در حالی بود که به عمرم چند تا کامپپیوتر را لن نکرده بودم!
چند روز پیش رفتم و ناباورانه عرض نیم ساعت همه چیزش را رو به راه کردم!
یاد جمله ی کتاب «جادوی فکر بزرگ» افتادم که گفته بود: وقتی کاری را بلد نیستی ادعا کن که یک حرفه ای تمام عیار هستی. آن وقت است که به بهترین نحو ممکن آن را انجام خواهی داد. جیدّن جالب نیست؟!

 

2. مدتی است که با آفیس دو هزار و هفت آشتی کرده ام. کم کم دارم می فهمم که چه شاهکاریست. بارزترین ویژگی اش این است که بر خلاف آفیس دو هزار و سه، کانسِـپـچوال کـتـگـُرایز شده! وان نـُت را که دیگر نگو. به قول آن استاد غلوّنما، خداست!


3. این عکس از جلوبندی یک ماشین دربه داغان نیست! عکس یک فروند دستگاه کپی است که  فشار کپی ِ جزوه در آخر ترم به این روزش در آورده!


 

دل روده دستگاه کپی

د ِ اینکامپیلیت پراجکت!

 
البته که نمرده بودم! فقط یک مقدار کارهای مهم تر (بخوانید علافی) باعث شده بود از تارنمای جهانی و به کلی کامپیوتر دور بیفتم. فقط یک ممیز دویست و پنجاه و شش هزارم میلی متر گرت و خاک نشسته بود روی مانیتور! باقی اش را دیگر خودتان حساب کنید چه وضعی بود.

مرض خاصی هم نیست. همین طور اتفاقی شده که این مدت اکثرا پنج شنبه ها نوشته ام. ترزدیالیست* شده ام!

[* ترزدیالیست: گروهی که پنج شنبه ها به طور اتفاقی پست می زنند!]

 

خیلی ناجور شده اوضاع این پروژه. راستش آن موقع که (به همراه شتری) هجدهانه جستیم، فکرش را هم نمی کردیم در چنین مخمصه ای گیر کنیم. یک تعهدنامه عریض و طویل با قید زمان و مکان امضا کردیم به قیمت وجدان! سبابه هم در جوهر فروبردیم که بعدا نگویند کپی برابر اصل نیست! حالا هیچ. نسل بشریت در خطر افتاده. به قول آن استاد ِ فهیم  ِ بسیار خنده دار، پس فردا قیامت که بشود فایل اعمالمان را می آورند که همین جوری هـِی کش آمده! چرا؟ چون اگر دست از پا خطا کنیم، درس عبرتی می شود برای سایرین و این چنین می شود که چنان می شود.

راستش وجدانم خیلی درد میکند اما یک اصل کلی هست که می گوید: کی به کیه؟ برو خوش باش!

(همین جا از دوستان عزیز و شریف تقاضا می کنم در راه رضای خدا، وجدان مرا سیخ بزنند بلکه سر راه بیایم.)

 

همین.

راستی

تازه دارم می فهمم سیب زمینی یعنی چی!

مقایسه سرویس های وبلاگ (1)

یکی از دغدغه های هر وبلاگ نویس برای شروع وبلاگ نویسی انتخاب یک سرویس وبلاگ مناسب است. گاهی ممکن است فردی مدت ها میان سرویس های وبلاگ مردد بماند و در نهایت یک سرویس را متناسب با نیازهایش ترجیح دهد.


من خودم از زمانی که با وبلاگ نویسی آشنا شده ام بارها در انتخاب یک سرویس مناسب مردد مانده ام. چرا که با مرور زمان و پیدایش تغییرات، پیشرفت یا وجود خللی در سرویس دهی این سایتها مجبور به بازنگری شده ام. افرادی هستند که بعد از مدتی وبلاگ نویسی و استفاده از یک سرویس، به سرویس دیگری کوچ می کنند! و گاه با مشکل انتقال اطلاعات از سرویس قبلی به سرویس جدید مواجه می شوند. (اینجاست که مزیت امکان انتقال کامل پست ها به وبلاگ جدید در برخی از سرویس ها مشخص می شود.)


لذا برآن شدم مطلبی در این باره تهیه و تنظیم کرده و در چند قسمت ارائه کنم. به این امید که وبلاگ نویسان جدید و یا حتی قدیم را مفید واقع شود!

 

موارد متعددی وجود دارد که می تواند در انتخاب یک سرویس وبلاگ، موثر باشد. آمار وبلاگ های موجود فارسی، نشان می دهد که تاکنون مواردی همچون تبلیغات و سابقه سرویس دهی ملاک موثری در این انتخاب بوده. گذشته از این بحث که در حال حاضر آیا وبلاگ نویسان ایرانی سنجش مناسبی پیش از انتخاب خود دارند یا خیر و یا تعداد وبلاگ های یک سرویس دهنده وبلاگ دلیلی بر برتری کیفیت سرویس دهنده مربوطه می شود یا خیر، مواردی که میتواند درانتخاب یک سرویس وبلاگ مناسب اثرگذار باشد به طور اجمالی عبارتند از:

۱. امکانات (امکانات مربوط به ارسال پست، بخش نظرات، تغییر قالب، لینک دهی و ... )

 ۲. سرعت و راحتی استفاده (سرعت لود وبلاگ، سرعت لود صفحات داخلی برای مدیریت وبلاگ، راحتی استفاده از امکانات سایت و ... )

 ۳. امنیت و قابلیت اطمینان (احراز هویت کاربران، امنیت و ضمانت حفظ داده های کاربران و ...)

 

مشخص است که مقایسه ای که انجام می دهم از دیدگاه کاربران به سیستم است و نه از لحاظ میزان تکنولوژی به کار رفته در سمت سرورهای مربوطه. یعنی مقصود بررسی ارائه دهندگان این سرویس نیستند بلکه مقایسه سرویس هاست.[1]

برای مثال در این نوع مقایسه، هدف، بررسی این نیست که سرویس دهنده از تکنولوژی آژاکس استفاده می کند یا خیر. بلکه نتیجه نهایی آن، یعنی سرعت بارگذاری صفحات، مهم است.

مسلما مقایسه ارائه دهندگان سرویس وبلاگ نیاز به شاخصه های متعددی دارد و کاری به مراتب مشکل تر است و نیاز به اطلاعاتی از داخل سیستم های مربوطه دارد که از حد این مطلب فراتر است!
 


ادامه دارد... 

 


۱. فرق میان این دو زمانی آشکار می شود که بدانیم در دنیای امروز رقابت های نرم افزاری و یا هر صنعت دیگر چیزی که حائز اهمیت است، رضایت مشتری است نه کیفیت ساختار داخلی سازمان. اگرچه به طور معمول کارکرد داخلی بر محصول نهایی اثرگذار است اما مهم این است که یک مشتری از سرویس ارائه شده راضی باشد و به سمت آن جذب شود. مسلما از دیدگاه مشتری این مهم نیست که چگونه این سرویس به او ارائه شده و یا چه میزان بر اساس اصول، کار میکند. بنابراین چه بسا سازمان هایی تلاش زیادی در جهت بهبود کارکرد سازمان کنند اما نتیجه این فرآیندها در رضایتمندی بیشتر مشتری موثر نباشد و در نتیجه موفقیت زیادی کسب نکنند.

 

منبع: خودم

شکرانه

اشکالی دارد آدم یک پست کوچک بزند که :

 چقدر <والله یرزق من یشاء بغیر حساب> را دوست دارم!

؟

مغلطه

1. - آدم ده روز، صبح و ظهر و شب آش بخورد و لاغیر، بعد برود به یک مهمانی که - آخ جان، هرچی دلم بخواهد می توانم بخورم، بعد آش تعارف کنند، حالت تحول بهش دست نمیدهد؟
- نه.
- گفتم آدم!


تازه بعد هم روزی یک لیوان مُنضج سودا و بلغم. حالا اینکه مُنضج یعنی چی من هم نمیدانم. فقط میدانم اینجوری بلغم و سودایم خوشحال تر می شوند.

 

۲. Null Device یا dev/null در سیستم عامل لینوکس یک جور device file است که همه را سرکار می گذارد!
به جان خودم، ازین بیشتر کاری نمی کند! هر داده ای که رویش نوشته می شود را رسما دور می اندازد و ترتیب Stream های ناخواسته یک پروسه را می دهد.
در حقیقت پیغام "redirect to /dev/null" یک جور منظور مودبانه تری است از "برو به جهنم!"
همین شده که سوژه شده برای خندیدن. مثلا :

"the system's /dev/null is already 98% full"

 یک technical joke است که الان مثلا ما باید خیلی بهش بخندیم.
یا مثلا نوت بوک PowerBook G4 در تبلیغش گفته:

.The Titanium Powerbook G4 Sends other UNIX boxes to /dev/null

که این مثلا خیلی جالب است.
آدم بعد از کلی علاف شدن و سرچ کردن به این ها برسد.
 واقعا که.


۳. الحمدلله من هم مجاز شدم. کنکور را نگفتم. از لحاظ اخلاقی منظورم بود!