دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

طلسم ِ کـــــــــــــش!

نمی دانم این پروژه چه طلسمی است که با ورد آلوهومورا1ی هری پاتر هم شکسته نمی شود. هرکاریش می کنم تمام نمی شود. لامسّب* هی کش می آید! البته گفتنی است سرعت من هم از یک لاک پشت زخم خورده بیشتر نیست!

(* عفت کلام چیز خوبی است اما هرچقدر فکر کردم دیدم برای یک پروژه «مذهب» محلی از اعراب ندارد که حالا لامذهب خیــلــی فحش باشد. یه خورده چرا!)

 

راستش از اول بنا بر همین بود اما یهو وسطش بچه ها رفتند سراغ پروژه اسبق. من هم چون اصلا اعصاب مصاب آن پروژه را نداشتم و به چند دلیل دیگر از گروه جدا شدم و تصمیم گرفتم بار آن را به تنهایی بر دوش بکشم. بنابراین فاینیت اینگانتاتم۲ گویان عزمم را جزم کردم و تصمیم گرفتم از هیچ جنبنده ای در این راه نترسم!

و البته نترسیدم. اما خوب... مشغله است دیگر!!

 

فکر کنم عاقبت موقع تحویل پروژه مجبور شوم از ورد ایمپریو۳ استفاده کنم، تا این استاد فهیم بسیار خندان، چیز دیگری بهش اضافه نکند. البته اگر قبل از آن با  آواداکداورا۴ خودکشی نکرده باشم!

 

خدایش بیامرزد هری پاتر را. البته هنوز کتاب شیش و فیلم چهار سعادت پیدا نکرده اند بخوانم و ببینمشان. گفتم که. فعلا مشغول هستم!

 


۱. آلوهومورا: ورد باز کردن قفل
۲. فاینیت اینگانتاتم: ورد خنثی کردن بعضی از افسون ها و بازگرداندن به حالت اولیه
۳. ایمپریو: وردی که باعث می شود فرد هر کاری که ما می خواهیم انجام دهد.
۴. آواداکداور: نفرین مرگ

نظرات 23 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 08:46 http://yahamid.blogfa.com

این هم شد پست؟!!!
کاش روم می‌شد بنویسم چه پست لامسسسسسبی!
حیف که روم نمی‌شه!حیف!

واقعا حیف شد.

مهندس زهرا چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 11:14 http://engineers.blogfa.com

رفتی ورد حفظیدی که پروژت اینقد طول کشید دیگه مهندس.!!


بیچاره دکتر ع. که حیثیتش رو داده دست بچه های ۸۲.
بیچاره میگفت شما ها پروژه انجام بده نیستینا...

راستی..
الان دقیقاْ رو کدوم پروژه داری وقت تلف می کنی؟
چندمیه؟سیصدمی؟؟



این سیصد رو هم گفتم که وبلاگتو فیلتر کنن.!!

الان دقیقا رو اونی دارم کار میکنم که بیشتر از بقیه وقت آدمو تلف میکنه.

مهندس زهرا چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 11:22 http://engineers.blogfa.com

ایمپریو
ایمپریو
ایمپریو

برای همون کاری که از اسفند در صف انتظار باقی مونده.و ظاهراْ در دٍدلاک گیرکرده .!!!!!!!!!!!!!

فاینیت اینگانتاتم!

شتری چهارشنبه 19 تیر 1387 ساعت 19:33

این وردا رو واسه منم بخون ببین ! کی می خوا ی بری پیش عزمی من فک کنم تا شهریور نرم

باشه حتما.

مـاهـى گـیـر پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 00:07

چرا فوت میکنی؟!

مـاهـى گـیـر پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 00:10 http://hasmrkbmkmd.blogfa.com

سلام سلام کبوتر، سیگار به دست، چپ، آتیش، راست، دست!!! هووویجوری روشن شد، کبوتر از دود خفه، شکایت پیش من، آمدن که بگویم، خاموش کن اون لامسب روووووووووووو...!!! این را، دل سوخته یک دیوانه میگوید که لات شده تازه گی هاااااااا...
همش پرید؟؟؟؟ خیلی بدین که همشو یه بار دیگه ننوشتین!!! گریه...!!!
داستان سوسکه رو اصن یادم رفته بود، رفتم پیداش کردم خوندم، راست میگی، خنده ای بود اون شب، حتی 2 بار خوندمش، غش ولو...!!! وقتی یادم میاد که اتاق رو به چه گندی کشید، خندم گیره، مخصوصا اونجایی که مامان میاد میگه، چیه؟ چته؟ با خنده بهش گفتم هیچی...!!!
من چرا مشکوک میزنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بیصبرانه منتظرم بدونم چرا مشکوک میزنم؟؟؟

ارتباط کبوتر و سیگار و لات و سوسک و مشکوک هنوز در دست بررسیه!

مـاهـى گـیـر پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 00:11 http://hasmrkbmkmd.blogfa.com

این احمق چرا این جوری میکنه...........
اون وقت هی میاد نق میزنه میره بالا منبر که بلاگفا این جور اون جور همین جور که ........ درد
زهرماررررررررررررررررررر

کی چه جوری میکنه؟

حسین محمدی پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 01:14 http://fardid.ir

سلام.
این حرفا رو ول کن بیا وبلاگ منو ببین و نظرتو راجع بهش بده.
چقدر پروژه ها رو جدی می گیری.

باشه چشم! من میام وبلاگت رو می بینم تو بیا پروژه ام رو انجام بده!

فاطمه جون پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 17:06 http://خودت می دونی

ببین وردات باید حداقل ۱۶ حرفی باشه اینو که یادت نرفته!
تازشم می دونی که پروژه های جناب دکتر نیاز به ۱ هفته ریاضت و کارتن خوابی و بی لامپی و شام شاعرانه خوردن داره! گرفتی مطلب دیگه؟!
به جان خودم اگه امتحان کنی رد خور نداره!
منتها این دفعه چون می افته تو تابستون باید با سوسکا هم دمخور شی!!!!!!!!!!!!

د همین. کپک زدن خیلی سخت نیست. سوسکا رو چیکار کنم؟!

آزاده پنج‌شنبه 20 تیر 1387 ساعت 17:30 http://www.justsomeone.blogfa.com

نزن. اینقدر به اون بچه زور نگو!

نرگس خانوم جمعه 21 تیر 1387 ساعت 12:22

واااااای چقدر این شکلای احمقانه رو دوس دارم!!!






به شدت موجودات خوشحالین!!

نوش جان! قابل نداره!

[ بدون نام ] جمعه 21 تیر 1387 ساعت 12:24

بعد امتحانا علافی...خواب...و....
هم بیشتر میشه!!!

تاکید میکنم خواب!
منظور من این بود که دلیل به روزنکردن نمیشه.

نرگس خانوم جمعه 21 تیر 1387 ساعت 12:24

نظر قبلی متعلق به اینجانب است

کدومجانب؟!

حمید شنبه 22 تیر 1387 ساعت 08:44 http://yahamid.blogfa.com

در پاسخ به کامنت شما من هم روز درختکاری رو تبریک می‌گویم!!!!
بعدش هم واللللللا...کی گفته موقع نظر دادن باید ایمیل رو هم نوشت؟ خوب شد برش داشتید.

بعله. مدتی بود برام گره شده بود صفحه کامنت رو ادیت کنم و این آدرس ایمیل رو بردارم، که الحمدلله باز شد!

سجاد شنبه 22 تیر 1387 ساعت 15:33 http://delltang.persianblog.com

در حال فورا پاسخگویی بودم که نشد که نشد!
عجب وبلاگییییییییییییییییییییه اااااااااااااااااااااا......
آدم دلش غنج میره حدود یه ربعی میشد دنبال محل صدور نظرات بودم دیدم ای دل غافل گذاشتن اون بالا ملت ذوق کنن.....
ما جملگی خوشحاتر میشیم میبینیم شوما نظر میدی
وین گردو لیوسا: این ورد پاس کردن امتحانا بدون دردسره! جهت اطلاع بیشتر ر.ک هری پاتر یک همون وسطای فیلم!
یه عمری گفتن تو اون مسطیله چیزی ننویسیم ننوشتیم آخرش چی شد! خودکار دم دست کی داره! اینجا از هانی بانچ مانی بانچ خبر نیست نه!

خواهش میکنم. غنچی از خودتونه!

بهاره شنبه 22 تیر 1387 ساعت 22:39

یه طلسم می خوام واسه کش اومدن زمان! تو بساطت یه نیگا بنداز...

کـِشبامبولی زمانیو!!

[ بدون نام ] شنبه 22 تیر 1387 ساعت 23:26

اینجانب آقا یا خانم !!!!
دارای وب/ وبلاگ
عرض می نمایم که!

آواداکداور!!!منو یاد عنکبوت بینوایی انداخت که این طلسم رو روس اجرا کردن!
همین

حالا بودین؟!

رها یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 12:01 http://freed.blogfa.com/

ییهو دلم خواست همین الان یک چیز خصوصی بگم

حالا هی بگو بلاگ اسکای ... لااله الا الله

خوب بیا در گوشم بگو!
حالا هی میگم بلاگ اسکای... کسی حرفی داره؟؟؟!
یه کاری نکن دوباره نظرها رو تاییدی کنما !

شتری یکشنبه 23 تیر 1387 ساعت 22:07

من نمی فهمم آخه ! یعنی همه باید بفهمن که تو در به در یه پروژه هستی؟ من نمی فهمم تو چرا واقعا این قدر جفنگی ! از من یاد بگیر که صدامم در نمی آد هر کی ازم می پرسه می گم پارسال فارغ التحصیل شدم

خودمم نمیفهمم چرا واقعا اینقدر جفنگم؟!

پری‏سا دوشنبه 24 تیر 1387 ساعت 17:49 http://www.matarsakmazrae.blogfa.com

ورد هم وردای قدیم...یه اچّی مچّی می‌گفتی کمپلت پروژه به همراه استاد و مافیها دود می‌شد می‌رفت هواااا

مشکل اینجاست که آنتی ویروس استادا آپدیته!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 10:35

سلام سلام!

علیک سلام

نرگس خانوم سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 10:35

بازم اسمم یادم رفت!

یکی بهت ورد فراموشی اسم خونده!

نجمه سه‌شنبه 25 تیر 1387 ساعت 12:17 http://Sadebegooyam.com

قدیما مرامی بود معرفتی بود اگه اسمش این نبود خودش ولی بود. سه ماهه اینجایی تازه به من ادرس دادی حالا هم موندی تو رودرواسی لابد دفعه اول و اخرم بود اومدم


ای وای
ای داد بیداد
از کودکی ام حب تو با شیره‌ی جان داد
مادر به امیدی که شوم آنچه تو خواهی
یک عمر دلم را به تو بستم که از آن رو
گویی به من ای شاه تو هم جزو سپاهی

عیدت مبارک
شاد باشی از ظهور مولا
یا علی

گرد و خاک نکن! خودمم نمیدونم چند وقته اومدم؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد