ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
استاد می گوید شیشه ها با هر ضربه ای ترک میخورند. حتی اگر ترک ها دیده نشوند. می گوید این ترک ها میماند و جمع میشود و بعد ممکن است با ضربه ای کوچک ، به یکباره بشکند. دو نیم شود یا تکه تکه، ریز ِ ریز. بسته به جنسش.
آدمیزاد هم همین است.
خدانکنه ضربه اول بخوره به اون نقطه که فوری پودر میکنه. چی بهش میگن؟ مرکز ثقل؟ نه نباید مرکز ثقل باشه اسمش. همون نقطهه دیگه. واسه آدمیزاد فکر کنم دلش باشه.
من هم به خاطر نمی آورم. گمانم مرکز پودر باشد. واقعا خدا نکند. شیشه دلتان همیشه بی ترک باد. حتی از آن شیوش که فرمودند ترک ناپذیر است.
مخالفم. آدمیزاد را با شیشه مقایسه نفرمایند استادتان. آدمیزاد روح دارد و دیگر چیزها مثل فراموشی و اینها. تازه، هر شیشهای هم با هر ضربهای ترک نمیخورد. مثلاً شیشه ضد گلوله، شیشه سکوریت، شیشه شیر بچه، شیشه دل و سایر شیوش دیگر.
قیاس از جانب ما بود. استاد درس مواد میدادند. اصطلاحات علمی هم ضمیمه اش بود که در خاطرم نماند. مدارکش موجود است. به پیوست مراجعه فرمایید. بله. شیشه ها ترک میخورند. حتی اگر نبینیمشان. ترک های پنهانی.
شیوش دیگر نیز.
در هر حال مخالفم.
خب باش
بررررره
فقط خواستم بگم من و باقی فامیل های دورتان همچنان وبلاگ شما را میخوانیم.
باش، بودنت خوبست.
هااااااااا
افق های روشنی در برابر من میبینی؟
چقدر خوب که حضور شما مایه افتخار ماست
سلام. من اینجام. بلاگفا فقط خواندنی خواهد شد بدون کامنت.
به به. خوش آمدید. خوش رفتید. همسایه بودیم و نمیدانستیم.
خب باش، خیلی چسبید.
نوش جان.