ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
قانون دنیاست جانم. حالا تو هی مثل اسپند روی آتش بالا و پایین بپر. هی بی تابی کن. فایده ندارد. رفته که رفته. بنشین یک گوشه قشنگ غصه ات را بخور. چمباتمه بزن سودای غمت را بنوش. بخور. بپروران. در سر داشته باش. چه میدانم.هر کاری با سودای غم میکنند، بکن. دل بی تاب و چشم پرآب و این لاطائلات.
دنیا وفا ندارد. از قدیم و ندیم همین را گفته اند. عشق هم که سر و تهش از قدیم الایام معلوم بوده. فراق و سوختن و این جور مهملات. عشقی که به وصل برسد آتشی ست که روی آن آب ریخته شده. بی وفایی که هم سنجاق شده به حکایت عشق و اینطور داستان ها. عشقی که نه فراق داشته باشد نه بی وفایی عشق نیست.
«اصلا تو یک گلابی را بگذار جلویت دوستش داشته باش. غیبش می زند. نیست می شود. می رود.»*
دنیا همین است. هر که را دوست داشته باشی، میرود.
دنیا را که بشناسی کمتر به تکاپو می افتی. می نشینی یک گوشه قشنگ غصه ات را میخوری.بیخودی هم دست و پا هم نمی زنی.
دنیا همین است.
----
* گیومه برای جلوگیری از نفوذ سرما نیست، نقل قول است.
خب آخه افتاد مشکل ها....
(راستی، قشنگ غصه خوردن و لاطائلات رو چطوری یکجا جمع کنم اون وقت؟ یعنی تیکه لاطائلاتش رو حذف کنم که قشنگ بشه؟)
اگر کسی مرحوم شده، خدابیامرزه. تسلیت میگم.
اگر چیزی از دست دادهاید، میفرماید بر چیزی که از دست رفته تأسف نخورید.
بعد، اینهمه گیومه را از کجا میآورید؟ تو بازار هستش؟
یکی هم از این بی وفاییهای سنجاق شده به عشق رو میخواستم بدونم تو میدون انقلاب پیدا میشه؟ کی؟ من؟ من گلابیام؟
سلام علیکم جمیعاً
خوب هستید بحمدلله؟
سایر دوستان و بازماندگان سابق کلبه ای خوب هستند؟
نمی دانم اینجا را می خوانند یا نه.
علی ایحال، در وبلاگ حمیدآقا نتوانستم کامنتی بگذارم که از همین تریبون اعلام موجودیت می کنم.
" نامبرده" کماکان در قید حیاط می باشد ولی چون هوا سرد بود، فعلا از حیاط برگشته توی کلبه.
مستدام باشید
به امید دیوار
در این وبلاگ سکوت عجیبی به پاست.
مثل اینکه نسل جدید به اینستاگرام و تلگرام و این جور مسایل نقل مکان کرده اند و متاسفانه مزه وبلاگ نویسی و دور همی دوستانه در جمع های خوب را نمی دانند.
وای بر آنها
بدا به حالشان
چه دورانی بود!
سلام. من زندهام. نمیدونم چرا اینجا آپدیت نمیشه. نه که مثلاً وبلاگ خودم میشه و کامنتهاش هم بازه! به هر حال واقعاً خوشحالم که نامبرده اینجا یادگاری نوشته و اسمی هم از من حقیر سراپا تخسیر و تفسیر برده است. موافقم با کلبه دنج که وای بر آنها. کاش دوباره دور هم جمع شویم و شام بخوریم. چه ربطی داشت آخه؟
چقد دلم برا نوشته هات تنگ بود دختر جان
چقدخوب که هستی
بیشتر باش لطفا
دنیات بر وفق مراد باشه!