دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

کتابـشگاه

اصلا جالبیش به همین است که مثلا یهو وسط پوپک و پیام آوران صلح، مـَلـَنگان پیدا شود و یهو آدم غافلگیر و ذوق زده شود! و الّا یک کلیک راست و اَر ِنج آیکونز بای نـِیم که کاری نداشت.

امسال سعی کردم سراغ امثال مانولیتوی عزیز کمتر بروم و بیشتر دور و بر کتاب های خفن بگردم. الحمدلله حاصل شد.

 

خلاصه اینجوری بود که خیلی خوش گذشت. مخصوصا قسمت های غیر فرهنگی اش!

حالا این که چرا بستنی در پشت آتش نشانی اینقدر می چسبد ممکن است دلایل متعددی داشته باشد، ولی کلا هوا خیلی خوبه!

 

 

 

پی نوشت: این کتاب را هم خرید(ه شد)م!: زن آدم نیست، حوّاست! مجموعه کاریکلماتورهای سعید نژاد سلیمانی به همراه نقاشی های کودکانه پسرش!

 

سـلام !

و این شد که به این نتیجه رسیدم که انصافا وبلاگ نوشتن بهتر از وبلاگ ننوشتن است!

 

حالا بگذریم از بعضی هایی که وبلاگ می نویسند تا خودشان را در بوق و کرنا کنند و بعضی هایی که وبلاگ می نویسند برای حرف های یواشکی! و بعضی هایی که وبلاگ می نویسند محض رضای خدا! و بعضی هایی که وبلاگ می نویسند محض خالی نبودن عریضه و بعضی هایی که اصلا وبلاگ نمی نویسند!

از همه اینها که بگذریم انصافا وبلاگ نوشتن بهتر از وبلاگ ننوشتن است!

 

۱. این چند ماه بالکل از همه عرصه ها دور بودم. خیلی عالی بود!

۲. اصلا تصمیم به طراحی یک قالب جداگانه نداشتم، اما از آنجایی که اصولا نمی توانم مثل بچه آدم سرم را بیندازم پایین و بیایم بنویسم، مجموعا ظرف چند ساعت چیزکی ساختم و فی الفور آپلود کردم که تا پشیمان نشده ام توی رودربایستی خودم قرار بگیرم و وبلاگ را راه اندازی کنم! فلذا کارگران هنوز مشغول کارند. فلذاتر اگر دفعه بعدی آمدید دیدید این طوری که هست، نیست، کسی شاکی نشود!

۳. در مورد لینک سابق وبلاگ اینجانب و تصحیح یا تغییر آن و یا حتی اضافه کردن لینک جدید در وبلاگ دوستان گرامی، باید بگویم که هرجور عشقشان کشید یا نکشید عمل بکنند یا نکنند!

 ۴. این که چرا به بلاگ اسکای اسباب کشی کرده ام حکایت مفصلی است، ولی محض تنوع هم که شده بد نیست!

آغاز

بسم الله الرحمن الرحیم.

آغاز نشد راهی که با نام تو نشد آغاز!


حسبی الله...