یک روز ابری که سرت درد کند برای کار نکردن. حوصله کار نداشته باشی. کار هم حوصله ات را. سایت هم بالا نیاید به خاطر وب کانفیگ کوفتی. و یک لیست بلند بالا از کارهای مانده با آن پوزخند مسخره اش.
و یک سکوت دلگیر در چند قدمی آدم هایی که کشتی هایشان هر کدام جایی به گل نشسته و با یک هدفون توی گوش، دور خودشان خط چین کشیده اند که کسی وارد نشود شاید این تنهایی حالشان را بهتر کند.
و فن کامپیوتر صداهای عجیب غریب از خودش تولید کند که مثلا شوخی کرده باشد فضا را تلطیف کند. مسخره.
و تو مانده باشی در حسرت اینکه الان توی یک حیاط سرد نشسته باشی زیر آفتاب. با یک استکان چای کنارت. و کمی اینترنت. و بزنی ویندوز 8 فاینال را دانلود کنی و حالش را ببری. اصلا همینجور چند ساعت میخکوبش باشی.
کشفش کنی و از این کشف یک جور حس تحول رخنه کند در وجودت. و بعد دلگرم شوی. مصمم تر شوی. به اینکه بزنی به خط اپلیکیشن نوشتن برای 8. گور بابای هر چی دندانپزشک که میخواهد اسناد بیمه اش را سیستماتیک کند.
اما نه چای هست توی یک حیاط سرد نه ویندوز 8. شاید نوشتن در یک جای خلوت و دنج آرام کند یک برنامه نویس بی حوصله را.
در این هوای سخت لذیذ برای کار نکردن، و برودت حوصله، و طعم دل ضعفهای که در دوری ویندوز 8 و لب ایوانی که پذیرای تو و یک لپ تاپ با وایفای و اینترنت 4 مگ باشد، ...
هستند عادمهایی که بیرون از پرچین هدفون و خطچین فاصلهای که با دیگران دوست میدارند، که از همه یا بخشی از این نعمات برخوردارند، هم 8 هم چای هم پنجره ای باز به همان هوا در فضایی خلوت ...
اما به اتقن اصوات و کلمات میگویم، که آنچه که میماند نه 8 است نه چای ، نه ایوان...
آنچه ماندنی است، شیرینی همین چند خطی است که نوشته میشود، و تجربهی شیرینی آن ماندگار ذهنهای خوانندگان میگردد.
علیکم بالنوشتن.
و من الله التوفیق و علیه التکلان.
با ذکر صلواتی چایی رو پخش کنین.
الااااااااااااااهوم.... چایی رو آوردن. فقط تشریف داشته باشین شب آخره مهمان صاحبخانه هستین.
آخه کجای صدای فن تلطیف کننده فضاست؟ از صدای همه جور فن شاکی ام. واقعا به قول خودت "مسخره"! اصلا مسسسسسخره....
ای بابا شمام که درد کشیده این که!
موافقم!
حیاطمون که مثه سابق عشقولانس نیست اما یه بالکنی هست با چندتا گلدون که روش حتی برای انسانهای نامرد* هم میشه چای قندپهلو آورد!!
* این دسته از انسانها مرد نبوده، آلزایمر دارند، اسناد یک مطب دندانپزشکی اوشکول را بیشتر از دوستان قدیم میبینند و ازشون خبر دارند. چندتا خصوصیت دیگه هم دارند که به دلیل بدآموزی اینجا مطرح نمیکنیم. راستی یه نمه قدرت عجیبی هم دارن در اینکه کاری کنن آدما دوسشون داشته باشن هنوز.
ما ارادت داریم اما نمیگیم تا ادب شی
ینی خداییش اگه یکی بلند شه بیاد نمیزنیش؟ راهش میدی اصن؟ ها؟ من که اگه جای تو بودم چای قندپهلو رو میکوفتم تو سرش!
* ولی من میشناسم این دسته از آدمها رو. واقعا آدمای خوبین تو قلبشون پر از محبت تیله ایه! مشکلشون فقط اینه که وقت ندارن. داشته باشنم خونه نیستن. خونه م باشن که خوابن! لذاست که هی یاد دوستاشونن اما دریغ و افسوسک!
خوب شد نگفتی و الا پر رو می شدم! دمت گرم.
ضمنا ایوون ما وایرلسم داره!! گفتم که بدونی دست کمی از اون ایوونای کافه های لب خیابون سنگیای اسپانیایی نداره. فقط عطر نارنج یا پرتقالش کمه که اونم بیای برات میذاریم تو بشقاب و میاریم خدمتت پوست بکنی و عطر بپراکنی در فضا و اسپانیاییش کنی.
اصلا هم قصد ندارم دلتو بسوزونم یا ...
هـــــــــــــــــــی.... برا چی باهاس دلم بسوزه.... من اگر دوست بودی تو تنها در ایوان نبودی... !
آخی ... چقدر این دوستت تیله با صفاست. دوستش داشتم. دارم.
آره پیش خودتون بمونه خیلی بچه باصفاییه. عین عین خودتون.
چیندوز 8: ترکیب چای و ویندوز.
چاوز هم درمیاد از توشا
فهمیدم. دارید برنامه ی سیستماتیک کردن اسناد دندانپزشکی رو مینویسید ولی حوصله اش رو ندارید. درسته؟
آورین آورین 20 امتیاز. میریم مرحله بعد.
ببخشید. شما چی جوری تو وبلاگتون عکس میگذارید؟:))))
آقا برو سر کوچه خودتون. برو داداش.
سلام رفیق قدیمی!
هرکاری داری بذار زمین و بشین واسه ی من دعا کن...
۲ هفته دیگه مامان میشم و شدیییییییییدا به دعا نیاز دارم.
اوکی؟
اهه. چی شد یهو؟ بچه کجا بود؟! چطوری اصن تو؟ سلام اصن!
سلام، با توافق، تحریم جای خود را به تکریم میدهد.