ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نه این که فکر کنید حرف حساب برای گفتن نداشتم. نه، داشتم. یعنی دارم. ولی دیدم حالا که تب دارم و نصفه شب است و کارها مانده و اوضاع قمر در قورباغه است، دستی به نوشتن بزنم بد نیست. شگون دارد. میگویند بچه هفتم دماغش سربالا میشود!
1. یکی از تفریحات جدیدم، کما فی السابق گوگل است! فقط کمی مدلش با قبلتر عوض شده. به این صورت که هر بار که پای رایانه مینشینم اول کاری که میکنم یک صفحه گوگل باز میکنم. بعد شروع میکنم هر چرندی که به ذهنم میآید تایپ میکنم و اینتر میزنم. آن وقت دیدن نتایج واقعا آدم را ذوق مرگ میکند! چیزهای عجیب و غریب. باربط، بیربط. جالب و مسحورکننده! بعد دنبال کردن لینکها آدم را به سرزمینهای شگفت انگیزتری رهنمون میکند. زندگی در قرن بیست و یک را به تمام معنا تجربه میکنی: تکنولوژی، اطلاعات و یک جور بلاهت فراگیر!
این کار مرا به دو نتیجه خیلی مهم رسانده:
یکی این که هیچ چیز نیست که دنبالش باشی و در این تار نمای جهانی وجود نداشته باشد. از شیر قورباغه گرفته تا کلاه ملخ و همین جور بگیر برو بالاتر.
دوم این که دیوانه تر از تو در این عالم چه بسیار است!
سوم این که گفتم دو تا.
حتی یکبار قبلاترها که پرسرعت نداشتیم (و حالا داریم! (و هنوز هم مگر کسی هست که دایل آپ وصل شود؟!(و چقدر طفلکی هستند این افراد! (و چه خوب شد که ما پرسرعت داریم ها!)))) از صدای مودم که مخم را درل میکرد به تنگ آمدم و در گوگل زدم: «چگونه صدای مودم لعنتی را خفه کنیم؟» و به جان همین گوگل، عین همین جمله را برایم آورد!!
3. مدتی است دات نت1 دارد روی من کار میکند. یعنی آن اوایل من روی او کار میکردم. اما حالا چند وقتی است او دارد با تمام نرون های اعصاب من بازی میکند. البته من همه تلاشم را میکنم که به اعصابم مسلط باشم و از این کار پروژهای چیزهای زیادی یاد بگیرم ولی خوب دیگ که خالی باشد و جیب هم، مدیرپروژه هم که سمج باشد و کارفرما هم، اتفاقات زیادی این وسط می افتد که غالبا متوجه کدنویس میشود و از آن جمله است: افسردگی و جنون.
------------
1. دات نت یک جور محیط برنامه نویسی است که بسیار شبیه اکتالامپوس، دایناسور ماقبل تاریخ است. گفته میشد این موجود درعین پیچیدگی و چاله چوله هایی که داشت انسان را به خود جذب میکرد!
3. اگر اهل تماشای فیلم بدون زیرنویس به حالت نیم چُرت به انضمام مقداری تخمه و چیپس هستید، فیلم Benjamin button (دکمۀ بنجامین!) بدک نیست. اگرچه بر خلاف بقیه فیلمهای مورد محبوبم چندان تمایلی به سمت واقعیت نداشت و به قول اهل فن fictiondrama بود، اما نکاتی قوی داشت که باعث شده مورد اسکار قرار بگیرد!
5. اینها ماحصل یکی از گشت و گذارهای مورد 1 است. اگر دانلود نکنید، حتما روزی انگشت ندامتتان را می گزید! (انگشت ندامت جایی بین انگشت شست و سبابه است).
زنگ جدید نوکیا 1 ، زنگ جدید نوکیا 2 ، زنگ جدید نوکیا 3
7. چه بسا تردد زوج و فرد باعث این نحوه شماره گذاری در یک روز فرد شده باشد. کسی چه میداند؟!