دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

ته تیلات خود را چگونه گذرانده شدید؟

هی میگیویم بابامجان سخت نگیر. همین ها که نوشته ای توی وان نوت ۱کپی پیست کن اینجا. طوری نمیشود. هی می گوید نع، باید از زیر بررسی بگذرانم. اردشیر از زیر بررسی گذراندنت را ببرند۲. خوب همین کارها را میکنی که اینجا اینطور خاک می خورد دیگر. 

 


۱. این وان نوت را شما هم میشناسید؟ یادم بندازید یکبار شرح حالش را بگویم. خیلی نرم افزار پاک و باخدایی است. آدم شرمنده اش می شود اینقدر که خوب است. 

۲. اردشیربردن یا اردشیر شستن: کنایه از مرده شور بردن است. اصولا بکاربردن فحش جایگزین با طنین و واج های مشابه دل آدمی را خنک و زبانش را پاکیزه نگه میدارد. (به نقل از لغت نامه بنده خدا) 

 

 

 

 

(نوشته های زیر تاریخ تولیدش برمی گردد به یک ماه قبل). 

 

 

یک گونه هایی از بشر اخیرا یافت شده اند که در هفته های آخر اسفند مسافرت می روند و در نوروز خانه تکانی میکنند. بعد خوب خودتان حساب کنید یهو زنگ می زدند میگفتند برویم دیدن فلانی الان؟ نمیشد بگویی که کلهم کمد را ریخته ای بیرون و رفته ای بالای نردبون. مجبور بودی بگی اوهوم، ممنون، و بعدش بگی تقصیر خودته ای نادون. (از بچگی مسجع میگفتم.)
خلاصه فکر میکردیم گونه ی کمیاب و عجیبی هستیم که یکهو به گونه ای برخورد کردیم که قبل از عید سفر میرفتند، توی عید میخوردند و میخوابیدند و بعد از عید خانه تکانی میکردند. این خدا هم عجب مخلوقاتی دارد ها. 

---------- 


واقعا خیلی احساس خوبی به آدم دست میدهد وقتی هرجا میروی عید دیدنی، تا می بینندت (حالا طرف یک ساله ندیدتت ها) بلافاصله بعد از چطوری میگویند: آخ راستی خوب شد دیدمت یه سئوال کامپیوتری داشتم... یا مثلا خوب شد اومدی یه توک پا برو ببین این کامپیوتر ما چشه؟ و در مواردی هم باید جواب پس بدی که: شما پس چی بلدین، این کامپیوتر ما پکیده، خوب یه فکری بکنین دیگه!
به قول استاد معزز : خوب شد ارولوژیست نشدیم وگرنه در دید و بازدیدهای عید که دوستان یاد مشکلاتشون میفتادند، کار سختی داشتیم!
کلا احساس خوبیه این احساس آچار بودن. 


------------ 


بالون، سالاد، بچه، کشک، گاگول، خیلی بی شعوری و .... !
اینها سوژه هایی بود که از این سر مترو تا آن سر مترو مورد بیست سئوالی من و استاد قرار گرفت. نکته اش این است که تخصص داریم در به گند کشیدن هر نوع تفریح سالم! همه چیز هم از آنجایی شروع شد که وقتی باخوشحالی گفتم: کشک؟ گفته شد: برو کشکت بساب! لذا بود که فکری انتقام جویانه مرا فراگرفت و در انتقام، لذتی هست که عمرا در عفو باشد و این شد که آن شد. باشد که درس عبرتی باشد برای سایرین. 

 

-------------- 

 

 پی نوشت:

اصولا سعی میکنم پاسخ کامنت ها را بدهم. میتوانید یک ماه بعد از نوشتن کامنت با در دست داشتن کدرهگیری و شماره 16 رقمی پشت کارت پاسخ کامنت خود را مشاهده کنید. 

نظرات 10 + ارسال نظر
فرشته شنبه 3 اردیبهشت 1390 ساعت 09:51

سلام.
اولش موضوع کشک و گاگول و ته مترو رو نفهمیدم. بعدa فکر کنم فهمیدم!

از اصطلاح اردشیر خوشمان آمد. باز هم بسازید لطفا.

و سلام بر شما و سایر فرشتگان الهی

از این قبیل اصطلاحات زیاد داریم ولی خوب چون بچه ی پاکیزه ای هستیم، فقط میگذاریم برای روز مبادا. مثلا در مواقعی که دیگرخیلی طرف حرصمان را در بیاورد: کســّالت با تاکید شدید بر روی س! (به معنای خستگی!)
یا مثلا احمد بی شروع! (به معنای احمدی است که شروع ندارد! میبینید اصلا معنای بدی ندارد ، حالا ذهن بقیه منحرف است به ماربطی ندارد.)

تیله جمعه 9 اردیبهشت 1390 ساعت 00:05

کجای کاری؟ اینا که دیدی ته تیلات نیست! تیلات محترم إندشون یا همان تهشون بسیار خفن تر از این حرفاست. (البته سود برداشت نشه ها!!)
امروز به تترقبل الله فکر میکردم و ازش استفاده کردم کلی یادت کردم رفیق! بدجور ارادت داریم

shiny یکشنبه 11 اردیبهشت 1390 ساعت 00:51 http://shinyeye.blogspot.com

این گونه گذراندیم: با وبلاگ فیل-طر شده.

فسقلی!! چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 ساعت 18:39 http://silent63.blogfa.com

اوه اوه اوه!!!

از این احساس آچار داشتن نگو!!اونم نوع فرانسویش!
با یه مدرک نرم!! اونم از نوع لیسانسش! باید مشکلات کلی و جزئی هرنوع سخت و نرم - موبایل - ماهواره - اینترنت پرسرعت و کم سرعت و بی سرعت - با سیم و بیسیم!!!!- تزئینات و دکوراسیون منزل و اتاق خواب کودک- آشپزی - قالی شویی و....
البته آب حوض هم می کشیم!

سجاد سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 19:46 http://delltang.persianblog.ir

باز خوبه تو مینویسی ما که اصلا اینگار نه اینگار !!!
خجالتم نمیکشیم!

دیوار یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 09:57 http://www.dideha.bloga.com

سلاااااااااام
فرض بر اینکه من اون یک باری که با این آدرس برام کامنت گذاشته بودی رو گم کرده بودم یا اصلا یادم نبود آدرسی وجود دارد تو باید بری و پشتت رو نگاه نکنی؟؟؟؟؟
همین بود رفاقتت؟؟
عجب مسرور گشتم از پیداشدنت آلوچه جان.. هم اکنون چند دقیقه ای است که از پوستم خارج شده ام و هر چه می کنم دیگر در آن نمی گنجم.
خوبی دوستم؟ مردم از دلتنگی و نگرانی. گفتم لابد با جناب رایانه حرفتان شده این ۲سال!!!
دیگه گمت نمی کنم دوستم. همین الان توی دوتا وبلاگم لینکت میکنم و اجازه هم لازم نیست!!
بازم میام سراغت.

دیوار یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 17:06 http://www.dideha.bloga.com

سلام. کجایی پس؟؟

دیوار یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 15:36

آهای آلوچهههه؟
باور نمی کنم؟! یعنی چه اتفاقی برات افتاده؟

رها جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 01:05

دارم فکر میکنم آخرین باری که من اومدم اینجا کی بود ؟

اون دوستی های صمیمی کجا جاموند؟!

نرگس خانوم جمعه 14 مرداد 1390 ساعت 11:38

کپک زده اینجا
بنویسین لطفا آلوچه خانوم

"از طرف جمعی از طرفداران"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد