دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

مروری بر جهالت های یک مهندس تازه به دوران رسیده

دل گیجه

من لول لول بودم،
آری،
ملول
بودم!۱


البته الان خوب شدم. شکر خدا دیگر ملول نیستم. ملالی هم نیست جز دوری بلال! خیلی وقت است نخورده ام. از وقتی این کروشه ها را گذاشته ام. یک جعبه موم هم داده که درد را التیام دهد. زکّی خیال باطل! هربار می روم با چشم های تنگ شده می گوید: توووو... بعد چشم هایش گشاد می شود و ابروهایش می پرد بالا: آو! سلام خانم ....!

آن یکی که دیگر بدتر. پنجاه دفعه اقلا پرسیده: تو ازدواج نکردی دخترم؟! یکبار خواستم بگویم: نه درست عین تو. که حالت ناخوش است و احیانا عقده هم داری.

حالا مهم نیست کی تمام شود، مهم این است که یکی در میان سیاه و سفید نشود.

داشتم می گفتم دیگر ملول نیستم. این شب ها طوفان های خوبی می آید. می آید، می شورد، می برد. گرم و سرد. آن وقت تازه آماده می شود برای خالص شدن. بعد صبح می شود. صبح هایی که آفتاب طلوع می کند! بله... من مطمئنم بعضی صبح ها آفتاب طلوع نمی کند.

می گفتم. دیگر ملول نیستم. دیگر به پای تاریکی زمان، اشک نمی ریزم. دیگر دلی نیست. حرف از دل هاست. این روزها بهتر است.

می گفتم. آن وقت ها – درست همان وقت ها که سیماب صبحگاهی از سربلندترین کوهها فرو می ریخت۲- برخاستم. چشمم را به روشنایی گشودم. حالا گرم است. روشن است. همه چیز خوب است. قلبم می تپد. نبضم می زند. همه چیز درست کار می کند!

فقط،

باید فکری برای جدایی کرد.

 

۱و۲ : شعر از حمید مصدق

نظرات 27 + ارسال نظر
مـاهـى گـیـر جمعه 7 تیر 1387 ساعت 00:48 http://hasmrkbmkmd.blogfa.com

سلام...
دنیا قراره تا به کی این جور باشه تا کی قراره حرف زور باشه با این همه ظلم و ستم دنیا انگار چیزی نداره به اون مغرور باشه آه ای خدا چی میشه یک روزی دوباره از خاک من دستای دشمن دور باشه...
گرمه؟!
شب خوش...
ربطش؟
هووویجوری...!!!
واسه خالی نبودن کامنت...!!!
بیخیال، به فردا بی اندیش که آفتابش برای تو طلوع میکند، با سلام و عطر آوووووووووووووووووویشن...!!!

سلام!
کی حالش چطوره؟!
یعنی از منم بدتر هست؟!

۷۸۶ جمعه 7 تیر 1387 ساعت 03:02 http://786fa.blogfa.com

سیب و لول و ملول!
حمید مصدق *

خب الحمدالله که ملولی‌تان رو به اضمحلول رفته است، انشاءالله که بلول هم ممیول کنید.
البته ما به گیرنده کمی دست زدیم و سرچ کانال اتوماتیک هم کردیم و منوآل هم سرچ کردیم و قدری کارهای دیگر هم کردیم ولی باز کمتر فهمیدیم که قضیه کروشه و پنجاه دفعه سوال و موم و درد سلام خانم و یکی در میان سیاه و سفید و ازدواج چیست و چه بود و باید باشد! من از جانب خودم ساری! ( رشت )

از آنجا که شما مطمئنید که بعضی روزها آفتاب طلوع نمی‌کند ما هم مطمئنیم که بعضی روزها غروب نمی‌کند!
آن‌قدر آن روز طولانی می‌شود که برای همیشه در خاطره آدم می‌ماند،
آن‌قدر طولانی می‌شود که گرمایش آدم را تمام قامت ذوب می‌کند در دیگری،
آن‌قدر طولانی می‌شود که آدم سرنوشت همه زندگی‌اش که را گره می‌زند به احساساتش و جدائی را برای همیشه سر ساعت نه شب می‌گذارد دمه در!
آن‌قدر طولانی می‌شود که آدم نبض‌اش را با لحظه‌های دیگری میزان می‌کند تا هیچ وقت جلو و عقب نیفتد تا سر ساعت برای او بزند بتپد بایستد!
فقط،
آن وقت است، که همه چیز درست کار می‌کند.
انشاءالله همه جوونا!
( خنده ملایم مشکوک قیژ بی صدا غنی شده کم چرب )


* البته اگر باغچه ما هم سیب نداشت! و من هم در این پندار بودم دائم! که چرا باغچه ما سیب نداشت؟!؟! قدری تا قسمتی لول لول که می‌شدم هیچ ملول هم می‌شدم!

خیلی مملول... ببخشید ممنون هستیم که شما افاضات شدید می کنید به جای جای یک متن با دقت فراوان، به نحوی که ویرگولی هم جا نیفتد.
همچینین ممنونم که یادم انداختید بعضی روزها آفتاب غروب نمیکند...

* شما که سیبتان از باغچه گذشته،‌چیکار شاعر بینوا دارید؟!

ک. جمعه 7 تیر 1387 ساعت 21:50

سلام...

روحیه بخش و زیبا

:)

چشماتون روحیه بخش می بینه! :)

شتری شنبه 8 تیر 1387 ساعت 00:49

ای وااااااااااااااااااااااااااااای
بمیرم الهی ، یعنی اینقدر حالت بده [تعجب سکته ایست قلبی]

خو خوب می شی حالا ، غصه نخور دنیا ۲ روزه ، یه روز می یای یه روزم باید بری دیگه ، اینکه دیگه غصه نداره .
خو اونکه سیاه و سفید می شد زن نداشت نه ؟ خو به من خبر می دادی دیگه بااااااوووووو

حالا خوب حالت رو بهتر می کنم : پروژه نداده ی بیچاره ی بینوای آواره ی بی وجدان اگه بری پیش عزمی با سر افکنده بگی آقا من غلط کردم من اشتباه کردم من بد بختم من علیلم ، جون کس و کارت بی خیال شو ، خیلی بهتره اینجوری ، خوب می شی ایشالله

پاسخ هم نمی خواد بدی به من [اعتماد به نفس خوش تیپ تیر توپ شیر]

پاسخ نمیدم بهت ببینم اعتماد به نفست چقدر خوش تیپه!

مهندس زهرا شنبه 8 تیر 1387 ساعت 10:10 http://engineers.blogfa.com

سلام آلوچه ی جان!!

یعنی تو منظورش رو از این سوال که ؛ تو ازدواج نکردی دخترم؟!
رو متوجه نشدی؟!!!!!!!!!
(نیشخند)

راستی.
جواب کامنت ها رو خوندم.منظور خاصی داشتی مهندس جان؟!!

نه متوجه نشدم؟!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!!؟؟؟!
---
منظور خاص که نه. کلا عرض کردم. در باب تاییدیه نظرات مقصودم بود.

ماهِ کویر شنبه 8 تیر 1387 ساعت 11:53

ایـــــــدز که نگرفتی... خوب میشی :)



یعنی شما هم قبلا ملول بودین؟ خیلی درد داشت؟!

حمید شنبه 8 تیر 1387 ساعت 11:54 http://yahamid.blogfa.com

خیلی چرت بود! سؤال پنجاهم اون خانمه.

حتی سئوال چهل ونهمش هم!!

ماهِ کویر شنبه 8 تیر 1387 ساعت 11:57

ز جان نداشت دلم طاقت جدایی و اشک
کشیدپرده به چشمم که رفتن تو نبینم....

واقعا زیبا !
بازم از این هدیه ها بده.
ممنون!

حمیدآقا شنبه 8 تیر 1387 ساعت 17:53 http://www.shri.blogfa.com

سلام!

جدا کلی حالیده شدم با این جمله :
بله... من مطمئنم بعضی صبح ها آفتاب طلوع نمی کند

من هم مطمئنم! به واقع!
ارادت!

حالیده شدن عملی است پازیتیو یا نگاتیو؟!

نیکا شنبه 8 تیر 1387 ساعت 22:01

؟؟؟

حالا ملول هستی یانه ؟


جدایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

؟
!
؟!

نرگس خانوم یکشنبه 9 تیر 1387 ساعت 15:54 http://nargesaneh.blogfa.com

سلام سلام

خوشحالم که ملول نیستی!!!

منم خوشحالم! :)

شتری یکشنبه 9 تیر 1387 ساعت 21:47

راستی منم چند وقت پیش ها لول لول بودم
آخه تو لوله بخاری گیر کرده بودم
نمی بینی قیافم شده شکل لوله [اعتماد به نفس با آخرین تیپ مد در سال (از این مانتو کج و معوج ها)]

البته لول معنیش یه کم فرق میکنه. فرقش اینه که لوله مونثه !!!

تیله دوشنبه 10 تیر 1387 ساعت 16:14

دارم فکر میکنم به روزایی که دندونای جلوی منم افتاده بود. به وقتی که عضو تیم فوتبال مدرسه نبودم چون تیم فوتبال نداشتیم(البته رسمی!) ولی عضو همه چی بودم! و بعدترش و بعدترش که ما هی بزرگ شدیم هی...
ما هم میتونیم یا میتونستیم بیل گیتز یا بیله گیتز باشیم. اصلا می تونیم خودمون باشیم ولی یه خود خوب. خوبی که خودش آفتاب خودشه
چو شبروان سرآسیمه گرد خانه مگرد
تو خود بهانه خویشی پی بهانه مگرد

زمانه گشت و دگر بر مدار بی مهریست
تو برمدار دل از مهر و چون زمانه مگرد...
(سایه جان)
یه کم حرفام رویایی شد ولی مگه میشه بی رویا زندگی کرد؟ خوش باشی

اونروزا که هی بزرگ و بزرگ تر می شدیم، بدون این که بفهمیم هی بزرگ و بزرگ تر میشیم نمی دونستیم که می تونیم یه بیل مثل این بیلای دوره زمونه بشیم! ولی حالا هم داریم بزرگ میشیم! می تونیم خودمون باشیم. آره! یه خود خوب! حق با توئه. ولی آفتاب وقتی میتابه که پنجره رو باز کنی...

مهم اینه که زیبا بود!

خودم سه‌شنبه 11 تیر 1387 ساعت 11:55

استفاده از شکلک برای عموم آزاد است!

نرگس سه‌شنبه 11 تیر 1387 ساعت 12:58

اااااخ جووووووون
شکلک!!!

شیرینیتون محفوظه

آاااااخ جووووووووون، ‌شـیــریــنـــی!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 تیر 1387 ساعت 13:01

چه قد این شکلکا احمقانه هستنا!!!

قابل شما رو نداره!

حمید چهارشنبه 12 تیر 1387 ساعت 11:04 http://yahamid.blogfa.com

من کلی نظر دادم راجع به این شکلک‌ها. چی شده یعنی؟
نکنه حرف بدی زدم یا شکلک بی ربط بوده؟

شوما فقط یه مقدار هول شدین!

حمید چهارشنبه 12 تیر 1387 ساعت 11:24 http://yahamid.blogfa.com

حدسم درست از آب و گل در اومد!

بعله! دیدم پست قبل تر تر رو!

نیکسا پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 20:14 http://www.laki-joon.blogfa.com

من لول لول بودم،
آری،
ملول بودم!
خوب الحمد اله که خوب شدید فکر کنم یه هفته تمام خانواده در عذاب بودند تا خوب بشید .؟ نه !
الان جای طنابا خیلی که درد نمی کنه این درد هم زود می گذره ...
اینا به واسطه ی تحقیقی که داشتم از چندین مورد مسافری عینه شما
بعضی وقتا اگه خصوصا عجله هم چاشنی کار باشه یه کتری رو که بذارین رو اجاق میبینین مگه جوش میاد بخارش هم تعطیل . . . بیچارک خانم بزرگ هم دیده که از این حرفا دیگه خوب . . .
در مورد یه حرفایی که تایپ شده فقط
طلوع خورشید به غروب ماه می انجامد و بالعکس .
یعنی آن ماهی که ما به او می بالیم و از خورشید در غفلتیم ندانسته از این جا که خود ماه رخشانی اش به واسطه است از خورشید ولا غیر در تاریکی نشسته ایم و دل به روشنی اندک ماه بسته ایم . حالا هرکی خربزه می خوره پای لرزشم میشینه دیگه . . . ترس-وحشت -دلهره -اشک -غم -آه همه از این زرق و برقی است که ما به دل بستیم . . .
پس بابا کی زنگ می خوره بریم یه زنگ تفریح
باید فکری برای جدایی کرد !
شاد بزی اید

قبلا تجربه درد این طناب ها رو داشتید نه؟! خیلی درد می کنه!!

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:30

واییییییییییییییی شکلک

ندید بدید !

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:31

!

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:31

!!

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:31

!!!

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:31

!!!!

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:32

!!!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:33

خوب به من چه می واستن این شکلک ها رو زودتر بذارن

نذاشتن. من گذاشتم!
به این میگن سرویس وبلاگ دیگه! همه چیزش دست خودته!
(ای فلک من چرا نمیتونم تو پاسخ شکلک بذارم؟؟؟!!؟)

شتری پنج‌شنبه 13 تیر 1387 ساعت 23:35

تازه شکلکاش هم عوضی میاد همون مال خودم بهتره [اعتماد به نفس خوش تیپ شیک پوش مدرن پیشرفته تکنولوژیکتیکتیک]

جدا متشکرم به خاطر تذکری که دادی. در حین دستکاری یه مقداری گند زده بودم که دقت نظر بی نظیر تو از انتشارش جلوگیری کرد!!!
عنقریب ده تاش خراب بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد